هفت ماهگی

سلام سلام عشق مامان .نمیدونی چقدر دلم واست تنگ شده.واسه عطر تنت.فدای خوابیدنت بشم دختر گلم .امروز جمعه 14شهریور ساعت 6:20صبح هستش.هنوز نخوابیدم.خیلی خستم.مامان رو ببخش نتونستم بیام وبلاگتو به موقع اپ کنم.اخهتو این مدت درگیر جمع کردن و باز کردن وسایل خونه بودم.ما اساس کشی کردیم وبه یه خونه جدید و نوساز اومدیم .الان 3هفتس که مستقر شدیم.خیلی داغون شدم با وجود شما وروجکها و دست تنها بودنم هنوز خستگی کارو حس میکنم.البته مامان خیلی زرنگی دارید با این همه وسیله دو روزه همه رو جمع کردم و اساس ها رو بابا و کارگرا  با نظارت دایی علی و بابا بزرگ به منزل جدید اوردیم.دوتا کارگر خانم هم واسه چیدن وسایل گرفتم که دستشون درد نکنه ولی اصلا خوب کار نکردن و بعد از رفتنشون همه کارا رو دوباره خودم کردم.شانس منه دیگه.مامان بزرگ هم دستش درد نکنه تو این چند روز شمارو نگهداری کرد تا من به کارا برسم.خلاصه همه اینها بهانه ای بود تا وبلاگتو اپ نکنم.میدونم بزرگواری و منو میبخشی.قربونت بشم الهی.فردا صبح هفت ماهه میشی.الهی دورت بگردم.

تو این مدت سینه خیز میرفتی،ژست 4دستو پا رو میگیری یه خورده هم گاز میدی ولی نمیتونی حرکت کنی.

خیلی خیلی شیطون تر و دلرباتر شدی

منو بیشتر از همه دوست داری

داداش ماهان و بابا رو خیلی دوست داری  همیشه واسه بابا لبخند میزنی.تو اوج خوابیدن هم که باشی وقتی صدا ماهانو میشنوی بلند میشی تا باهاش بازی کنی.داداشی خیلی دوستت داره ولی گاهی سربه سرت میزاره.

از لحاظ تغذیه باید بگم که واست سوپ درست میکنم با گوشت و هویج و سیبزمینی پیازو کمی برنج و روغن زیتون  .فرنی با شیره خرما

بیسکوییت هم دوست داری  عاشق کاکائو هستی.

پنیر،ماست،مربا،کره،بیسکوییت،نون و چای

دختر گلم خیلی خوابم میاد چشمام داره بسته میشه.خیلی دوستت دارم . هفت ماهگیت مبارک باشه دوستت دارم